یــــــادداشت

کانون نویسندگان نوجوان کتابخانه دیدار شهرستان تفت

یــــــادداشت

کانون نویسندگان نوجوان کتابخانه دیدار شهرستان تفت

یــــــادداشت

به نام بهترین نویسنده و خالق
سلام
این وبلاگ مربوط به بچه ها، مال بچه ها و آرزوی من است .آرزویی که خدا را شکر به حقیقت پیوست.
خیلی خوشحالم که برای بچه ها و در خدمت بچه ها انجام وظیفه می کنم
اینجا که ماییم هر دوشنبه ساعت 11تا 13بعد از ظهر قرار است ما بچه ها دور هم در کتابخانه ی دیدار نویسندگی را بیاموزیم و برای بچه ها بنویسیم.
امیدواریم از خواندن مطالبمان خوشحال شوید

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب
پیوندهای روزانه

کلاس شعر

دوشنبه, ۱۵ تیر ۱۳۹۴، ۰۴:۵۵ ب.ظ

آقا رضا شاعر بود . او همیشه شعر می گفت .آن هم چه شعر هایی

_توانا بود هر که دانا بود          ز دانش دل پیر برنا بود

یک روز از روز ها که داشت با مردی صحبت می کرد.گفت که شاعر است و دوست دارد کلاس های شاعری داشته باشد و به بچه های دیگر شاعر شدن یاد بدهد. آن مرد هم گفت که من مدیر کانون ولایت هستم و دوست دارم شما در تابستان به کانون بیایید و به بچه ها شاعر شدن را یاد بدهید .آقا رضا که در پوست خود نمی گنجید . زبانش بند آمده بود و با تکان دادن سرش قبول کرد.

 چند ماهی گذشت و گذشت تا این که تابستان شد .او به کانون ولایت آمد و دید که چند نفر در حال ثبت نام  در کلاس شاعری هستند . خیلی خوشحال شد و بعد از چند روز کلاس ها شروع شد . آقا رضا  هم به کلاس شاعریش رفت و با نام خدا کلاس را شروع کرد

نویسنده :ابوالفضل فلاح


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۴/۱۵
نویسندگان نوجوان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی