یــــــادداشت

کانون نویسندگان نوجوان کتابخانه دیدار شهرستان تفت

یــــــادداشت

کانون نویسندگان نوجوان کتابخانه دیدار شهرستان تفت

یــــــادداشت

به نام بهترین نویسنده و خالق
سلام
این وبلاگ مربوط به بچه ها، مال بچه ها و آرزوی من است .آرزویی که خدا را شکر به حقیقت پیوست.
خیلی خوشحالم که برای بچه ها و در خدمت بچه ها انجام وظیفه می کنم
اینجا که ماییم هر دوشنبه ساعت 11تا 13بعد از ظهر قرار است ما بچه ها دور هم در کتابخانه ی دیدار نویسندگی را بیاموزیم و برای بچه ها بنویسیم.
امیدواریم از خواندن مطالبمان خوشحال شوید

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب
پیوندهای روزانه

آقا سیروس میوه فروش

دوشنبه, ۱۵ تیر ۱۳۹۴، ۰۵:۰۶ ب.ظ

آقاسیروس یک میوه فروشی داشت که هر روز از ساعت نه تا دو بعد از ظهر باز بود .من یک روز به مغازه اش رفتم .وقتی وارد مغازه شدم .چهره ی او را دیدم که دماغی شکل سیب داشت .عینک به چشم داشت و چهار چشم بود . من توی دل خودم گفتم آقا سیروس عینکی . آخر عینکش به صورتش زار می زد و کله ی تاسش باعث می شد که از شت عینک بد قیافه به نظر برسد . آن روز آقا سیروس خیلی ناراحت بود . و به خاطر حرف هایم مرا دنبال کرد و من فرار کردم. بعد پشت سکویی پنهان شدم و آقا سیروس مرا گم کرد.

 

نویسنده:ابوالفضل محسن زاده


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۴/۱۵
نویسندگان نوجوان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی