آقا سیروس میوه فروش
دوشنبه, ۱۵ تیر ۱۳۹۴، ۰۵:۰۶ ب.ظ
آقاسیروس یک میوه فروشی داشت که هر روز از ساعت نه تا دو بعد از ظهر باز بود .من یک روز به مغازه اش رفتم .وقتی وارد مغازه شدم .چهره ی او را دیدم که دماغی شکل سیب داشت .عینک به چشم داشت و چهار چشم بود . من توی دل خودم گفتم آقا سیروس عینکی . آخر عینکش به صورتش زار می زد و کله ی تاسش باعث می شد که از شت عینک بد قیافه به نظر برسد . آن روز آقا سیروس خیلی ناراحت بود . و به خاطر حرف هایم مرا دنبال کرد و من فرار کردم. بعد پشت سکویی پنهان شدم و آقا سیروس مرا گم کرد.
نویسنده:ابوالفضل محسن زاده
۹۴/۰۴/۱۵